به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی کریمه، یکی از مشهورترین امتیازاتی که در زمان ناصرالدینشاه قاجار بین دولت ایران و یک فرد انگلیسی به نام بارون جولیوس رویتر که یک یهودی بود و با اصرار میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم وقت به بیگانگان داده شد، امتیاز رویتر بود.
بهموجب این قرارداد که در 24 ماده به امضا رسید، امتیاز انحصاری ایجاد راهآهن و استخراج معادن ایران از قبیل زغالسنگ، آهن، مس، سرب، نفت و بهطورکلی هر معدن دیگری را که قابل بهرهبرداری برای کمپانی باشد به مدت هفتاد سال به رویتر انگلیسی واگذار شد.
حتی در این قرارداد خفتبار، رویتر حق داشت به هر اسم و با هر شرایطی که لازم بداند، یک یا چند شرکت جهت انجام امور امتیازنامه تشکیل دهد؛ اراضی موردنیاز خود را بهطور رایگان دریافت دارد؛ مصالح مورداستفادهاش را بهطور مجانی تحویل گیرد و از پرداخت تمام حقوق و عوارض گمرکی معاف باشد.
در مقابل رویتر متعهد بود 200 هزار لیره انگلیسی و 5 درصد سود حاصل از این امتیاز را به ایران بپردازد؛ با این امتیاز شگفتانگیز ایران عملاً استقلال سیاسی- اقتصادی خود را از دست میداد و بدون جنگ و خونریزی تبدیل به مستعمره انگلستان میشد.
گفتنی است که ناصرالدینشاه این قرارداد را در اولین سفر خود به اروپا به تشویق صدراعظم خود میرزاحسینخان سپهسالار و دلالی میرزا ملکمخان، سفیر وقت ایران در لندن امضا کرد.
بعدها مشخص شد سپهسالار 50 هزار لیره، میرزاملکمخان 20هزار لیره، معینالملک 20 هزار لیره و مبالغی نیز اقبالالملک بهعنوان رشوه برای عقد این قرارداد از رویتر دریافت کردهاند. این امتیاز پس از مدتی به دلیل شدت اعتراضات داخلی لغو شد.
از این رو این قرارداد به علت تخلف در اجرای مفاد آن در زمان تعیین شده و همچنین دخالت روسیه، هرگز به مرحله اجرا نرسید ولی بدنامی آن برای میرزا حسینخان مشیرالدوله، معروف به سپهسالار، صدراعظم ناصرالدینشاه ماند!
البته رویتر از پای ننشست و برای جبران خسارتهای ناشی از لغو قراردادش با دولت ایرانی به رایزنی پرداخت و سرانجام پس از هفده سال توانست «امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی» را به مدت شصت سال از ناصرالدینشاه دریافت نماید!
ناگفته نماند که این امتیاز بهقدری همگان را دچار حیرت کرد که لُرد کرزن دربارهاش چنین گفته بود: «واگذاری کلیه منابع صنعتی یک مملکت به دست یک خارجی حقیقتاً عجیبوغریب به نظر میرسد و حرارت انگلیسیدوستی در تهران در هیچ تاریخی به این اندازه بالا نرفته بود.»
همچنین نویسنده دیگر انگلیسی بنام گراهام استوری در کتاب «رویتر در یک قرن» نوشته است: «بهموجب امتیاز به رویتر اجازه داده شد که به تمام منابع اقتصادی ایران و اکثر افراد آن در مدت هفتاد سال حکومت واقعی کند و همچنین این امتیاز بود که دروازههای کشور ایران را بروی دنیای غرب گشود.»
در این باره خسروی کردستانی مینویسد: هر چند امتیازنامه رویتر به مرحله اجرا درنیامد ولی چون موجب دادن امتیازات دیگر به انگلیسها و روسها و موجد مفاسد زیادی برای ایران گردیده مهم و توجه مخصوصی است زیرا اعطای امتیاز بانک شاهنشاهی به رویتر بهعنوان جبران خسارت این امتیازنامه بود و اعطای امتیاز بانک استقراضی روس در مقابل بانک شاهنشاهی و برای ایجاد تعادل و توازن بین دو سیاست استعماری روسیه تزاری و انگلیس بود و همچنین اغلب امتیازات دیگر که به خارجیها داده شد از همینجا سرچشمه میگیرد.
چگونگی انتخاب و انتصاب میرزا حسینخان به مقام صدارت
انگلیسیها در جریان اقدامات خود و تلاشهای انجامشده جهت انتخاب و انتصاب میرزا حسینخان به مقام صدارت، از وی چهار قول گرفتند. او نیز تعهد کرد تا برای تحقق خواستههای دولت بریتانیا از هیچ کوششی دریغ ننماید. این چهار تعهد عبارت بودند از:
الف- قبول حکمیت انگلیس در خصوص بلوچستان
ب- قبول حکمیت مأموران انگلیسی راجع به حدود سیستان
ج- دادن امتیاز منابع ثروت ایران با بارون جولیوس دورویتر انگلیسی
د- بردن ناصرالدینشاه به لندن، برای نشان دادن جلال و عظمت امپراتوری بریتانیا
همهی خواستههای مذکور به ضرر ایران و تأمینکنندهی منافع انگلیسیها بود؛ میرزا حسینخان، به استناد دستور کتبی شاه که در حقیقت مجوز اصلی وی به شمار میرفت، با اعطای امتیازات گوناگون، راههای ورود استعمار و استثمار بریتانیا را هموارتر و گستردهتر از دورانهای قبل ساخت. میزان دخالت آنان را به حد اعلا رساند و برای خود و دولت ایران آن چنان بدنامی بر جای گذاشت که با گذشت سالهای طولانی فراموش نشده و نخواهد شد.
دوران صدارت «مشیرالدوله» یکی از دورههای ننگین تاریخ حکومت قاجاریه
عباس رمضانی مینویسد: دوران صدارت «حاجی میرزا حسینخان سپهسالار قزوینی»، معروف به «مشیرالدوله» یکی از دورههای ننگین تاریخ حکومت قاجاریه است. او با فراهم نمودن زمینهی سفر ناصرالدینشاه به عتبات عالیات و سفرهای فرنگ بهعنوان چهرهی مثبتی در دستگاه حکومت آن زمان و بهویژه شخص شاه مطرح گردید. این وضع از یکسو، ثروتمند شدن زودهنگام او را موجب شد و از سوی دیگر با جانبداری وی از انگلیسیها از نظر سیاسی تحت حمایت آنان قرار گرفت. دولت انگلیس برای انتصاب او به صدارت تلاش زیادی کرد و پس از موافقت و قانع شدن ناصرالدینشاه برای صدور حکم صدراعظمی مشیرالدوله، به اهداف بزرگی نائل آمد.